لابه لای دفترم من را ببین
جان من را از درخت شعر چین
در فراسوی بهار دیدنت
من شدم دیوانه ی بوییدنت
میوه های واژه هایم نوش تو
برگ سبز دست من آغوش تو
ای شقایق ای نگاه مهربان
یاد تو هر لحظه سوی من روان
مهربانم ای امید جان فزا
رقص شعرم پیش چشمانت رها
چون بیندازی نگاهی سوی من
با صبا همره شود گیسوی من
ای قرارِ بی قراری، خواب من
هر شبم با توست ای مهتاب من
اکرم احمدی
- ۰۳/۰۵/۲۷