تو آغازم اگر باشی
يكشنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۳، ۰۲:۱۹ ب.ظ |
قلم |
۰ نظر
تو آغازم اگر باشی من از پایان نمی ترسم
تو بارانم اگر باشی من از طوفان نمی ترسم
میان رعد و برق درد، بیا داروی جانم باش
بیاور شانه هایت را پناه گیسوانم باش
من از تکرار تو هرشب شدم شاعر، شکارم کن
ببین عریانی روحم، بیا و بی قرارم کن
تو گر همراه من باشی در آغوش تو محصورم
بهشت من دو دستت، در جهنم هم پر از نورم
شبیه سایهای باش در کنارم تا ابد صادق
که من هر لحظه خواهانم تو را عاشق تر از سابق
اکرم احمدی ، کتاب طلوع یک رویا
- ۰۳/۰۵/۲۸