اکرم احمدی

شاعر و نویسنده

اکرم احمدی

شاعر و نویسنده

اکرم احمدی

سلام .من اکرم احمدی با نام هنری قلمدون هستم. این نام هنری را دوست مهربان عزیزم برایم انتخاب کرد . در شهر زیبا و کوهستانی خرم آباد زندگی می کنم. شهری در میانه رشته کوه های بلند که رودی بزرگ در وسط آن جریان دارد و دو دریاچه در دوسوی شهر آن را به بهشتی زیبا مبدل کرده است.
در هشتم تیرماه ۱۳۶۲ درست در دامنه یک کوه بلند در خیابان شریعتی متولد شدم.
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دارم و عاشق ادبیات شیرین فارسی هستم.
سر سوزن ذوقی و دستی به قلم دارم.سال هاست به فعالیت آموزشی در عرصه ادبیات فارسی ( داستان نویسی ، شعر ، علوم و فنون ادبی و فارسی در دوره های ابتدایی و دبیرستان و ...) مشغولم.
🌹از اینکه به وبلاگ من آمدید ودست نوشته هایم را می خوانید، تشکر می کنم.🙏
در صورت تمایل به بهره مندی از دوره های حضوری و مجازی نویسندگی و شعر تماس بگیرید.
شماره تماس : 09016616582

نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر اکرم احمدی درباره شهید» ثبت شده است

شاخه بید ( شهید)

دوشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۱، ۱۰:۴۶ ق.ظ | اکرم احمدی | ۰ نظر

کوچه را امشب چراغان کرده اند


شهر راهم خیس باران کرده اند


گفته اند امشب نگاری میرسد


یک صبا همچون بهاری میرسد


گفته اند این بار در میدان مین


یک پلاک افتاده آنسوی زمین


یک کبوتر لانه کرده بی پناه


لای یک جمجمه ای مانند ماه


مادرش ده ساله چشمش بر درست


خواهرش گفته که نامش حیدرست


یک پدر دارد که چون آتشفشان


او به ره مانده به در با صد نشان


مادرش امشب چه نورانی شده


با پدر در کوچه ها راهی شده


خواهرش گوید همه آماده اید


خوب دانم بهر حیدر مانده اید


دوستانش غرق اشکی بی صدا


سوز دل خوردند و گفتند ای خدا

 

حیدر امشب می رسد اینجا چو مهر

 

کوچه هم خورشید دارد در سپهر

 

ناگهان نوری ز کوچه شد پدید

 

آمبولانس آمده با یک شهید

 

مادرش گفت ای خدا حیدر رسید

 

پس بیاور دخترم اسپند و بید

 

چادرش افتاد و در کوچه دوید

 

 در میان کوچه به حیدر رسید

 

استخوان ها در میان پرچمی

 

 زیر تابوتش گرفته عالمی